ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺩﻭستش ﺩﺍﺭﯼ,
ﺣﺴﻮﺩ ﻣﯽ ﺷﯽ...
ﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺷﯽ...
ﭼﺸﻢ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﮕﺎﻫﺎﯼ ﺑﻘﯿﻪ ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺭﯼ...
ﭼﺸﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ...
دوست نداري كسي بهش نگاه كنه
دوست نداري خوشكل بره تو خيابون
دوست نداري غير از بغل خودت جايي ديگه شيطوني كنه
مدام نگرانو دلواپسی...
ﻫﻤﺶ الکی ﺍﺯﺵ ﺩﻟﮕﯿﺮﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷیو همش الكي بهش گير ميدي
همین باعث شروع بحثو دعوا میشه...
ازت دلگیر میشه...
ناراحت میشه...
فک میکنی به درد هم نمیخورید...
فک میکنی زیادی هستی تو زندگیش!
فک میکنی نباشی راحت تره...
ولی نمیدونه تمامه اینا از رو دوست داشتنه...
یه دوست داشتنه واقعيه ...
یهو دعواها شروع میشه...
دعواها اوج میگیرن...
بیشترو بیشتر میشن...
آخرشم...
آخرشم همه چی تموم میشه...
ولی چرا اینجوری شد؟؟!
قسم میخورم ﻫﻤﺶ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺯﯾﺎﺩﻩ...
وقتی بیش از حد دوسش داشته باشی...
از دستش میدی...
انگار این قانونه طبیعته... ×_×
نظرات شما عزیزان: